دیشب شب یلدا رو با داداشی و مامان جون گذروندیم اولش شاممونو بردیم بیرن خوردیم و بعدش رفتیم بازار مرجان دور زدیم و اومدیم خونه میوه خوردیم
شما هم که تو پارک کلی بازی کردی شیطونی و طبق معمول میگفتی نریم خونه
ولی شدیا درگیر امتحان و درس خوندنم خدا کنه این ترمم ختم به خیر شه راحت شم خسته شدم از درس می دونم که تو هم خیلی اذیت شدی
نظرات شما عزیزان: